تلی از خاکستر " ای کاش ها " در آتش چهارشنبه سوری* بخش اول
قلمدون : چیزی که انگیزه قلم در دست گرفتن را در من ایجاد کرد اینست که باز خوانی کنم تاریخ ایران باستانی را که با ورد اسلام رنگ و بوی آیین یکتاپرستی اسلام را بر پیکره فرهنگ باستانی و ریشه دار زد و مردم نجیب را بر آن داشت تا هر سال به استقبال بهار بروند و برای پاس داشتن آیین نوروز غم ها و مصیبت های که بر آنان تحمیل گشته همچون رودی که به مسیر خود ادامه می دهد ؛ همه را در دل خود حل می کنند .
هر چه به روز های پایانی سال نزدیک می شویم ؛ بوی بهار را بیش از پیش حس می کنیم . ایرانیان از باستان تا کنون فرا رسیدن بهار را جشن می گیرند و بهار را منشاء تحول هستی می دانند و همواره سعی می کنند به تأسی از دگرگونی و زایشی که در طبیعت رخ می دهد این تغییرات را در زندگی و روابط فردی و اجتماعی خود لحاظ کنند .
شاید بدین سبب است که شروع بهار و به پا داشتن آیین نوروز جزء لاینفک زندگی هر ایرانی گشته است روزهای پایانی اسفند ماه و نزدیک شدن به سال نو شور و نشاط فراوانی را در بین مردم ایجاد می کند و میل به فعالیت و تکاپو را در بین عموم مردم بیش از ماه های دیگر سال افزایش می دهد . گویی طبیعت ذرههای از شور و شعف زائد الوصف خود را در بین مردم ودیعه گذارده است و ایرانیان نیز به حق نشان داده اند که وارثان نیکی جهت احیای آیین و فرهنگ پیشینیان خود هستند.
مردمی که سوز روزهای پایانی اسفند ماه را به حاشیه رانده اند و با توجه به موقعیت جغرافیای محل زندگی ، فرهنگ و آداب رسوم قومی خود به پیش باز سال نو می روند.
شاید به ظاهر تفاوت هایی در برگزای مراسم استقبال از بهار و سال نو در مناطق مختلف کشور ما دیده می شود اما با کمی دقت می توان فهمید که رسوم مشترک که در قاب ملی ایرانی – اسلامی جلوه گر است در منش و رفتار عیدانه مردم و در کالبد جامعه ایرانی دیده می شود .
مهم ترین این اشتراکات نو کردن وسایل منزل و البسه است که در بین خانم های خانه و کودکان طرفداران زیادی دارد. شلوغی و از دحام بازار ها و مراکز خرید که حا ل و هوای دیگری به شهر داده اند و رونق یافتن بازار کار برخی از مشاغل مانند قلیشویی ها، خیاطی ها و سمساری ها نشان دهنده تفکر پویایی و تلاش برای شروع بهتر و پاکیزه تر سال جدید از سوی مردم است . شروعی که می تواند برای خانه دلها نیز اتفاق بیفتند . زدودن غبار کینه ها از دل ، نزدیک کردن احساس های هم نوع دوستی و محبت بین خانواده ها از این دست خانه تکانی های معنوی است . اما گل سر سبد پیشباز نوروز تهیه وسایل و کاشت سبزه هفت سین است که تک تک خانواده ای ایرانی خود را ملزم به تهیه و کاشت زیبا ترین سبزینه خانگی یا همان " سبزه " که می تواند بذر جوانه زده گندم ، ماش ، نخود ، عدس باشد می کنند .
چیزی که انگیزه قلم در دست گرفتن را در من ایجاد کرد، اینست که باز خوانی کنم تاریخ ایران باستانی را که با ورد اسلام رنگ و بوی آیین یکتاپرستی اسلام را بر پیکره فرهنگ باستانی و ریشه دار سرزمین ایران زد و مردم نجیب را بر آن داشت تا هر سال به استقبال بهار بروند و برای پاس داشتن آیین نوروز ،غم ها و مصیبت های که بر آنان تحمیل گشته) جنگ تحمیلی ، حوادث و بلایای طبیعی و تحریم ها ..) را همچون رودی که به مسیر خود ادامه می دهد دل خود حل کنند .بطوری که افراد در هر طبقه اجتماعی در یک روز و یک ساعت چند لحظه کنار یک سفر ای به وسعت ایران می نشیند و سال کهنه را با غم ها و شادی های که برایشان رخ داده بدرقه می کنند و با امید به آینده ای خوب به استقبال سال نو می روند و نوروز باستانی را به زیبای هر چه تمام تر برگزار می کنند. تا این سنت حسنه پیوسته سینه به سینه از نیاکانشان به آنها و بعد به فرزندانشان انتقال پیدا کند . سنت های زیبایی که نباید با مفاهیمی مانند اسراف و بدعت و ... چنان تغییر ماهیت دهند که دردسرهای نوروزی تبدیل شده و قطعا باعث فروکش کردن میل و رغبت مردم به بهار و زیبایی های آن شود .
یکی از مواردی که می تواند کانون گرم خانواده ها را دستخوش تغییرات نامبارک و گاه تلخی کند همین فشارهای اقتصادی و بدعت های عجیب و غریب در پذیرایی و تدارکات عید است . از طرف دیگر چشن بزرگ آتش بازی در ایران که از آن به عنوان چهارشنبه سوری یاد می شود یکی دیگر از خطراتی است که ممکن است خدای ناخواسته با مجروح کردن و آسیب های جسمی به مردم و همین طور هزینه های مالی زیاد , کاری کند که زیبایی بهار دیگر به چشم ما نیاید و یا شاید برای همیشه بهارمان هیچ وقت رنگ شادی نگیرد .....
چهارشنبه سوری نز دیک است بهتر است تمام خوشی ها را در آتش خام و سوزاننده آن به تلی ازخاکستر ای کاش ها تبدیل نکنیم و بدانیم که هر چه خانه ای ساده تر باشد رونق بخشیدن و گرم کردن کانون آن ساده تر و راحت تر است .